عشق مطلق ، خداست ، واگه با تو عاشقی می کنم ، چون تورو قشنگ ترین بهونه ووسیله
برای نزدیکی به خدای آفریدگارمون می دونم
یک پسر انگلیسی به یک پسر ایرانی میگه:چرا خانمهای ایرانی با مردا دست نمیدن یعنى این قدر مرداتون شهوت پرستند؟ پسر ایرانی میپرسه: چراهرمردی نمیتونه دست ملکه ی انگلیس رو لمس کنه؟ پسرانگلیسی عصبانی میشه میگه ملکه فردی عادی نیست فقط با افراد خاص دست میده پسر ایرانی میگه: خانومای ایرانی هم ملکه اند...

آغاز کسی باش که پایان توباشد

در عشق ،با این که هوس هم سهم کوچکی داره ولی در احساس بزرگ واصلی  عشق ،  حتی بوسیدن هم طعم اصلیش ،محبته نه شهوت!

عشق یعنی گفتن این جمله بار ها وبارها در هر وقتی که کنار همسروعشقمونیم
جمله ای که هرچقدر تکرارش کنیم اگه با قلبمون باشه هربار طعمش تازه ست وهرگز مندرس وخسته کننده نمیشه
دو _ سه کلمه هم بیشتر نیست که به عزیز مون با قلب مون بگیم :



کفشای عروس مونو پاش کنیم ونگاش کنیم واقیانوس حرفای عشق رو از توو نگاه هم بخونیم ..
و اونوقت وقتی تنهای تنها با همیم وتنها خدا سومین ماست ودستاشو بگیریم و براش بخونیم :


عشق گاهی به طعم پرتقاله


گاهی طعم انبه س


وگاه به ژرفای آهنگ ملودی دلنشین ونت های نواخته شده ی ویولن به دستان هنرمند ومشتاق تو!


من عکس بالا رو در یه وبلاگ دیدم که یکی زیرش نوشته بود
" خدایا کاش این خونه ی من بود .." شاید می خواسته خودش باشه وعشق وخدا

عاشقان ، چنان یکدیگر را در آغوش می گیرند
که بین شان چیزی فراتر از رابه بین دوجسم مطرح است ..

عشق یعنی معنای این که :
متشکرم
 برای همه وقت هایی که مرا به خنده واداشتی.
 برای همه وقت هایی که به حرف هایم گوش دادی.

 برای همه وقت هایی که به من جرات و شهامت دادی.

 برای همه وقت هایی که مرا در آغوش گرفتی.

  برای همه وقت هایی که با من شریک شدی.  

 برای همه وقت هایی که با من به گردش آمدی.

 برای همه وقت هایی که خواستی در کنارم باشی.

 برای همه وقت هایی که به من اعتماد کردی.

 برای همه وقت هایی که مرا تحسین کردی.

 برای همه وقت هایی که باعث راحتی و آسایش من بودی.

 برای همه وقت هایی که گفتی "دوستت دارم"  

 برای همه وقت هایی که در فکر من بودی.
 برای همه وقت هایی که برایم شادی آوردی.

  برای همه وقت هایی که به تو احتیاج داشتم و تو با من بودی.  

 برای همه وقت هایی که دلتنگم بودی.

  برای همه وقت هایی که به من دلداری دادی.

  برای همه وقت هایی که در چشمانم نگریستی و صدای قلبم را شنیدی.

 لبخند من به تو یعنی " عاشقانه دوستت می دارم "

 آغوش من همیشه برای تو باز است.  

 همیشه برای گوش دادن به حرفهایت آمادگی دارم.

همیشه پشتیبانت هستم.
 من مثل کتابی گشوده برایت خواهم بود.

  می خواهم اوقاتم را در کنار تو باشم.

  من کاملا به تو اطمینان دارم و تو امین من هستی.  

  در دنیا تو از هرکسی برایم مهم تر هستی.

  همیشه دوستت دارم چه به زبان بیاورم چه نیاورم.
 همین الان در فکر تو هستم.

 تو همیشه برای من شادی می آوری به خصوص وقتی که لبخند بر لب داری من همیشه برای تو اینجا هستم و دلم برای تو تنگ است.
 هر وقت که احتیاج به درد دل داشتی روی من حساب کن.
 من هنوز در چشمانت گم شده هستم.

 تو در تمام ضربان های قلبم حضور داری.

 با هیچ بارانی رد پایت از کوچه های قلبم پاک نمی شود




عشق ،  یعنی قدم به قدم باتو ودر قلب همدیگه ..



عشق یعنی نگرانی  ودلتنگی برای تو  ، وگرمی وتازگی همیشگی یاد قشنگ تو در قلبم ..


هنوز ، نخ  ، برای بخیه زدن قلب هامون هست !




عشق یعنی وقتی بارون میاد من داخل چادر می خوابم وتو بیرون بخواب که کمی خیس بشی : حقته .. ولی زود میام میارمت توو چادر که مریض نشی فرشته !

عشق ، یعنی دست همدیگه رو بگیریم ولی قلب هم رو لمس کنیم


عشق ، یعنی حس هورم نفس های تو ، روگونه های من
ویعنی وقتی تو منو می بوسی وتوی گوشم زمزمه می کنی که دوستم داری !
یعنی تنها من وتو وخدای ما در دشتی باشیم که فرشش طبیعت ولطافت آذرماه باشه وتو باشی ولبخند تو ..


عشق یعنی بیا با هم یه چای بنوشیم!
..
چایت را بنوش
       نگران فردا نباش
              از گندمزار من وتو
                     مشتی کاه می ماند
                               برای بادها  ..

                              * نیمایوشیج *       



عشق یعنی تورو بخندونم  وباهم کلی بازی گوشی وکودکی کنیم ..
یعنی دور از چشم دنیا ، به هم زیبایی بدیم ومن آرامش ولبخند تورو ببینم ..


عشق یعنی  تو ومن ،بریم وسط اون دشت سر سبزی که فقط خدا سومین بین ما باشه  ولبخند رو لبای تو باشه تو سرتو روی پای من بذاری وبرام حرف بزنی وبعد ناز بگیری راحت بری بهشت لالا ومن مراقبت باشم تا قبل از غروب که بیدار می شی وبا هم بریم غروب خورشید رو نگاه کنیم ..

عشق یعنی آغوش امن ومقدس تو


عشق یعنی :
قایقت رو به آب انداز وبیا که من دارم برای استقبال از تو کلبه ی عشقمونو می سازم
تو ، انعکاس خود منی زندگی منی !


عشق یعنی کنار تو نشستن


عشق یعنی دنیارو نمیدم به تار موهات .. یعنی قوربون چشمات برم آهوی گریز پای من !


عشق یعنی همین جوری که رو سبزه ها دراز کشیدیم بیا کولم بریم !


عشق یعنی من وتو زیر یه چتر برای هم

 اون کچله ، سال ها بعد منو نشون میده ... اما باور کنین من وقتی با خانمم ازدواج کرده م سرم خیلی پر پشت بود و همه حسودیشون میشد به موهای پر پشت سرم ..  ولی خب خانمم لطف کردن وطی این سال های طولانی کنار هم بودن مون ، موهای بنده رو ، مورد نوازش وافر قرار دادن واین نتیجه ی لطف ایشونه که می بینید ..
اما می ارزید طاسی من به داشتن یه خونواده ی عاشق وصمیمی ومهربون وناز








خونواده همه جمع خواهند شد ..



این ، خانمم وبنده هستیم که خدا بهمون بولک ولولک رو داده


واقعا خونواده از ارزش مندترین گنج های آفرینشه ..
باور دارم نیمه ی عقل وهوش وحواس واستعداد درونی انسان در نهاد گرم وعاشق وصمیمی خونواده ست که رشد می کنه ..
الهی خدا نصیب همه عاشقان بکنه ..


عشق یعنی قدم هامونو با خونواده تقسیم کنیم ..


عشق یعنی تنها فکر کردن به تو برام کافیه تا دنیارو فراموش کنم چون تو دنیامی وتموم آرامش منی !
به قول سیاوش قمیشی : هرجابودم باتو بودم ..  هرجا رفتم تورو دیدم وبه تو رسیدم ..


عشق یعنی ، من وتو ، پای پیاده لب ساحل


عشق یعنی  با همدیگه پای پیاده بریم رو ی شن های  لب ساحل وراه بریم ..
وآب خنک دریا بزنه به پاهامون ..
من که دلم میخواد شیرجه برم تو دل دریا وبا دلفینا شنا کنم ... میای؟

آدم هایی که تو دنیای مجازی ، دورشون شلوغه ،
خیلی تـــــــنــــــــها ترن !


عشق یعنی تو



عشق یعنی صد سال دیگه ، من وتو تنهای تنها کنار هم وبا هم دوراز حتی بچه ها ونوه ها ونتیجه وندیده هاونسل بعدی ودنیای پیرامون مون ، فقط وفقط با هم یه جایی خلوت کنیم وشاید همون جاهایی که اینروزای عاشقی مون میریم اون جا ..
عشق یعنی بعد از صد سال هم هنوز تو چقدر جذاب وخواستنی هستی!
عشق یعنی :
وکاش در امتداد لحظه هایم تکرار با تو بودن بود ..



عشق یعنی زندگی ومرگ کنار تو
یعنی با عشق ووفاودوستی واشتیاق وباور یقینیم به خدا ، 
وفادار وعاشق وصمیمی ومهربون با تو ، نفس آخرمو بکشم ..


عشق یعنی : من همیشه سرپرستی وهدیه ی خدارو می بینم در زندگی مون وقتی تو هستی


عشق ، یعنی : آن مقدس دست نخورده وبکر احساس درون من وتو
که تا هر وقت دوس داشتی بشینی ومنظره شو نگاه کنی
اما هرگز خسته که نشی هیچ ، مشتاق تر هم بشوی !

 همه ی اینارو گفتم ولی حرف اصلی رو هنوز نگفته م  .. حرف اینه که عاشق خداباشیم تا بتونیم عاشق بنده هاش باشیم وگرنه هرگز به عشق رامون نمی دن :

خداوند من بهشتی دارد،

نزدیک ، زیبا، بزرگ

و به گمانم دوزخی دارد،

کوچک ، بعید،
و در پی دلیلی ست تا ببخشد مارا

گاهی به یک دعا حتی در حق دیگری

 ای عاشق ! ای مدعی عشق ! با تو ام !خودم ! با توام واحد! با تو ام احسان ! با تو ام یکتا! با تو ام هاوری!
اگه تموم عواطف وعشق واحساس وزیبایی های آفرینش مال توباشه صرفا ولی خدارو نداشته باشی ، هرگز یک لحظه هم خوشبخت نیستی وتوی توهمی!
عشق یعنی وقتی از هم دلخوریم به مهربونی بسپاریم که :
میان ماندن و نماندن
فاصله تنها یک حرف ساده بود
از قول من
به باران بی امان بگو :
دل اگر دل باشد ،
آب از آسیاب علاقه اش نمی افتد

 

عشق یعنی گفتگو با خدا واین که براش بنویسیم :
هنوزم فک می کنم میشه واسه ت نامه نوشت
با سه چار تا غلط املایی ویه خط زشت
بنویسم برسه به دست خوب من ، خدا
به همون نشونی همیشگی ، باغ بهشت

هنوزم فک می کنم روی بووم خونه مون به تو نزدیک ترم
می تونم ازون بالا ، مثل پر پرنده ای ، سبک بپرم
هنوزم فک می کنم دوس نداری دیده بشی
واسه این ، رو درختا ،یواشکی دس می کشی

من همه ش مواظبم یه وقتی رنجیده نشی
نمونه یه برگ خسته وشکسته زیر پام
آخه محض خاطرت یه عمریه سر به هوام
چ کنم دست خودم نیس ، خیلی عزیزی تو برام ..

دهانم پر از حرفـ استـ...

ولی با دهان پر که نمی شود حرفـ زد!